محل تبلیغات شما
قسمت اول 

اخر چرا با شنیدن سونات بتهون احساس زیبا شناختی مان برانگیخته می شود و با شنیدن سوناتی دیگر با همین سبک و سیاق ,چون توسط موسیقی دان معاصر تدوین شده است, هیچ احساسی نداریم ؟

ژان میکاروفسکی : تنها چیزی که می تواند به تحول تاریخی مفهوم بخشد توجه به ارزش زیبا شناختی عینی است . به بیان دیگر اگر ارزش زیباشناختی وجود نداشته باشد , تاریخ هنر چیزی نخواهدبود جز انباری عظیم  از اثار گوناگون که روند زمانبندی اش ازهرگونه معنا و مفهومی تهی خواهد بود .

دایره المعارف دیدرو و الامبر


رمان نویس اقدام به نظریه پردازی می کند , با حفظ حسودانه زبان خود و با گریز از شیوه سخن گویی بزرگان , و چنان این کار را می کند که تو گویی از طاعون گریزان است .

شوالیه سرگردان ( چه ترکیب جالبی )

سروانتس , شخصیت افسانه ای را به دنیای پست , یعنی دنیای پیش پا افتاده نثر تنزل داد . نثر , این کلمه تنها مترادف زبان غیر شعری نیست , بلکه خصلت عینی , روزمره و جسمی زندگی انسان را نیز تداعی می کند .

این فکر به ذهن هومر خطور نمی کند که ببیند که ایا اشیل یا اژاکس بعد از بی شمار نبرد های تن به تنشان همچنان دندان های سالمی دارند یا نه . در عوض دندانها به مشکل دائمی دون کیشون و سانچو بدل می شوند : یا درد می کنند و یا افتاده اند .

دون کیشوت برای سانچو توضیح می دهد که هومر و ویرژیل شخصیت ها را انگونه که بودند توصیف نمی کردند ,بلکه انطور که باید باشند وصف می کردند تا الگوی تقوا و درستکاری نسل های اینده باشند . اما دون کیشوت همه چیز مگر الگو . شخصیت های رمان از ما نمی خواهند که به خاطر صفات پسندیده ای که دارند تحسینشان کنیم , بلکه می خواهند درکشان کنیم .

فیلدینگ : خوراکی که ما در اختیار خواننده قرار میدهیم ,چیزی نیست جز طبیعت انسانی .

فیلدینگ با رمانهایش خوانندگان را به شنوندگانی بدل کرد که بی صبرانه منتظر شنیدن بقیه داستان اند و بااک خوانندگان را به تماشاچیانی که در صحنه نمایش نشسته اند .
تاریخ به تجربه تک تک انسانها بدل شد , انسان دریافت در همان جهانی که در ان زاده شده است نمی میرد .زنگ تاریخ با صدای بلند , فرارسیدن ساعت را خبر داد .انهم در همه جا , حتی در درون رمانها که زمانشان بلافاصله شمارش و تعیین می شد . شکل هر شی کوچکی , هر صندلی , هر دامنی با نابودی اتی اش ( تغییر شکل ) همراه شد .بدین ترتیب انسان به عصر توصیف پانهاد . ( توصیف : ترحم برای انچه گذراست ; نجات انچه قابل نابودی است .)

معانی متعدد واژه تاریخ
دغدغه رمان نویس این نیست که کارش را از پیشینیان بهتر انجام دهد , بلکه این است که انچه را انان ندیده اند ببیند و انچه را انان نگفته اند بگوید .

ژولین گراک : تاریخ ادبیات بر خلاف تاریخ صرف, تاریخ وقوع رخداد ها نیست , بلکه تاریخ ارزش هاست . تاریخ فرانسه بدون اشاره به نبرد واترلو قابل فهم نیست , اما واترلوی نویسندگان کوچک و حتی بزرگ تنها در فراموشی است که معنی می یابد .

قدرت چیزی که پیش پا افتاده است .
فلوبر پاراگراف ها را در چاپ بعدی رمانش به هم متصل کرد . او می خواست با این کار از رمان نمایش زدایی بکند, غیر نمایشی اش بکند( غیر بااکی) ; کنش ,حرکت و یا عکس العملی را در مجموعه گسترده تر دخیل کند ; انهارا در اب جاری زندگی روزمره حل کند .
داستان اِما و لئون در رمان فلوبر در این قسمت مطرح می شه که اما سر قرارش در کلیسا بدون اینکه کلمه ای حرف بزنه نامه ای به لئون میده که دیگه نمی خواد همدیگه رو ببینن . بعد دور میشه و مناجات میکنه . راهنما به این دو نفر پیشنهاد میده که بیان و از کلیسا بازدید کنن و اما برای اینکه قرار ملاقاتشون رو مخفی کنه قبول میکنه . صحبت راهنما به درازا میکشه و لئون عصبانی میشه . دست اما رو میگیره و سوار کالسکه میکنه و به کالسکه چی میگه طولانی ترین مسیر رو بره تا معاشقه شون زود تموم نشه .

 

 

 

 

 

چطور پول معیار سنجش همه چی شد ؟( المختصر و المفید )

جهالت میلان کوندرا

مهمان مردگان اثر کافکا

تاریخ ,کند ,اند ,بلکه ,نمی ,رمان ,    ,را به ,می کند ,کند که ,راهنما به

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

الهه ی ناز